وبلاگ اباصالح (عج) نوشت

نویسنده: مهین پورحامد، صدیقه رجب پور، محبوبه پیرگزی، لیلاوفاخواه،اعظم کاظمی، راضیه جهانگیر

پیش درآمد: 

اگر مفاهیم صحیح واقعی واژه‏ها درک شود، اشتباهات و سوء تفاهماتی که در شناخت مذهب و اهداف آن برای عده‏ای پیش آمده یا می‏آید، مرتفع و اهداف واقعی مکتب، روشن می‏شود. از جمله مفاهیمی که برداشت‏های مختلفی از آن شده، انتظار ظهور و فرج مهدی موعود (عج) است. به همین خاطر شایسته است با کمی تأمل و درنگ، در این زمینه، کنکاشی داشته باشیم. انتظار از نظر ریشه‏ی لغوی، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی امید داشتن به آینده، تعبیر شده است. آن چه با مراجعه به کتب لغوی معلوم می‏شود، این است که انتظار یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است. اما از این معنا می‏توان دو نوع برداشت کرد. یکی این‏که، این حالت روانی و چشم به راهی، انسان را به عزلت و اعتزال و انزوا بکشاند و منتظر، دست روی دست بگذارد، وضعیت فعلی را تحمل کند و به امید آینده‏ی مطلوب، فقط انتظار بکشد.
برداشت دیگر، این است که این چشم به راهی و انتظار باعث حرکت، پویایی و اقدام و عامل عمل و آمادگی وسیع‏تر گردد. اینک سؤال این است که کدام یک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و رهبران دینی است؟ با مراجعه به متون روایی، مشاهده می‏شود که معصومین‏علیهم السلام خیلی روشن و صریح با ارایه‏ی تصویری مناسب از انتظار، روی برداشت اول، خط بطلان کشیده و برای این‏که هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، به قسمت مهم و اساسی مفهوم انتظار اشاره کرده‏اند که انتظار، عمل است، آن هم افضل و بزرگ‏ترین اعمال یا عبادت است، آن هم محبوب‏ترین عبادت و عمل اساساً این یک قاعده‏ی عقلی و منطقی است؛ آن کس که وضعیت موجود را نمی‏پذیردوتحمل نمی‏کند، درانتظار گشایش است: «من انتظر امراً تهیّأ له»

بنابراین، بعضی که انتظار را خاموشی و گوشه‏گیری و اعتزال و مذهب احتراز معرفی کرده‏اند و بدین وسیله، آن را مورد هجوم قرار داده‏اند، به خطا رفته‏اند؛ چون حقیقت انتظار را درک نکرده‏اند و تیری در تاریکی انداخته‏اند"1"
حال به بررسی واژه انتظار می پردازیم: 

الف )انتظار از نظر لغت 

انتظاربه معنای چشم داشت ونوعی امید به اینده داشتن است آیندها ی خوب یا زشت، مطلوب یا منفور، نتیجه اینکه کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده منظر کیفر ان است و کسی که کار خیر و شایسته انجام داده است منظر است تا پاداش خود را در یافت نماید 

ب)انتظار د رنگاه مذهب 

از نظر مذهب انتظار حالتی است که از ترکیب ایمان به خدا و اعتقاد کامل و راسخ به مبانی دین و اشتیاق به ظهور رهبری اسمانی که بتواند جهان را تحت فرمان یک ایین در اورد و حکومت عدل را د رزمین برقرار نماید به وجود می اید و امال و رفتار فردی و اجتماعی وی را دگرگون میکند.
اتظار به معنای امید و ارزو است امید به اینکه بشر راه خیر و صلاح را در پیش بگیردو دنیا د رپرتو عدل الهی مدینه فاضله ای گردد.
بر این اساس شکی نیست که انتظار فرج حدیث نفس همه انسانها و خواسته مشترک تمامی ملل دنیا ست و زمان و مکان نمیشناسد و به قوم و گروهی اختصاص ندارد. 

ج)انتظار فرج در قران 

از نظر اسلام ،قران و مسلمانان ،مساله اتظار یکی از مسائل حیاتی اسلام است و قران با قاطعیت تمام این مساله را به عنوان یک وعده تتخلف ناپذیر الهی مطرح نموده است و د رکمال صراحت پیروزی نهایی ایمان اسلامی را نوید داده است 
د راین زمینه آیات بسیاری در قرآن آمده است 
درسوره نور ایه 55 در مورد وعده خداوند به صالحان و موا د موردوعده امده است که خداوند به کسانی ا زشما که ایمان اوردند و عمل صالح انجام دادند وعده داده است که انها را خلیفه و جانشین خود در روی زمین قرار خواهد داد. همانگونه که پیشینیان ایشان را خلافت روی زمین مرحمت فرمود.و ایینی را که بر ایشان پسندیده د رسراسر گیتی خواهد گسترد و ترس و هراسشان را به ارامش و امنیت مبدل خواهد نمود انچنان که همگان تنها مرا پرستش کنند و هیچ چیزی را شریک من قرار ندهند . و کسانی که بعد ازان کافر شوند ا زپلیدان و بدکاران خواهند بود.

د)انتظار فرج د رروایات اسلامی 

اصل اتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و ایات کریمه قران مجید مایه گرفته است وان اصل حرمت یاس و ناامیدی ا ز لطف و رحمت خداوند است. 
مسلمانان عقیده دارند که این موعود عزیز بر اساس صحیح ترین و استوار ترین مصاد راسلامی وبشارتهای انبیای الهی و نوید های کتب مذهبی اهل ادیان دوازدهمین جانشین رسول خدا و ا ز فرزندان پاک علی و زهرا و هم نام و هم کنیه پیامبر است که د ربین مسلمانان به عناوین مختلفی چون مهدی قائم منظر صاحب الا امر صاحب الزمان حجه ا...و خلف صالح شهرت دارد.
اینک به قسمتی از این روایات توجه فرمایید: "انتظار الفرج و مادام علیه العبد المؤمن" محبوب- ترین کارها در نزد خدای عزّوجلّ انتظار فرج است و بنده مؤمن همواره در حال انتظار به سر می برد.» [1] 
و امام صادق (علیه السلام) فرمود: "انتظر الفرج صباحاً و مَساءً"
"در هر صبح و شام منتظر فرج باش" 
این فرمان امام به انتظار، از نگاهی دیگر نوعی خبردادن از نامعلومی زمان فرج است، به عبارت دیگر شاید مقصود این باشد که صبحگاهان منتظر فرج باش، زیرا چه بسا تا شامگاهان فرج فرا برسد; و شامگاهان منتظر فرج باش، زیرا چه بسا تا صبحگاه بعدی ظهور امضاء گردد. "2"
امام سجاد فرمود: انتظار فرج از بزرگترین فرجها است
فضیلت پاداش و ارزش اتظار بر طبق روایات متعددی که عالمان شیعه و سنی از رسول الله واهل بیت او نقل کرده اند شگفت انگیز است به دلیل اهمیت بسیار زیاد ان ها بخشی از این روایات را فرا روی خوانندگان مینهیم.
شخصی از امام صادق پرسید چه میگویید درباره کسی که دارای ولایت امامان است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا برود ؟امام در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب د رخیمه او بوده باشد سپس کمی سکوت کرد و فرمود مانند کسی است که با پیامبر اسلام در مبارزاتش همراه بوده است. 
این تعابیر بیانم کننده این واقعیت است که نوعی رابطه و تشابه میان مساله انتظار و جهاد وجود دارد. 
همان طور که میزان فداکاری مجاهدان در راه خدا و نقش انها با هم متفاوت است انتظار و امادگی نیز درجات کاملا مختلفی دارد که هر کدام از اینها با یکی از انها از نظر مقدمات و نتیجه شباهت داردهر دو جهادند و هردو امادگی و خودسازی میخواهد به هر حال اهمیت انتظار به حدی است که میفرمایند برای فرج ما دعا کنید که فرج شما در فرج ماست.
شیخ صدوق (ره) در کتاب خصال در خبری که اعمش از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده نقل میکند که حضرت فرمود: دین امامان پرهیزکاری و عفت و صلاح، تا آنجا که فرمود: و انتظار فرج با صبر و بردباری است. و هم صدوق در عیون اخبار الرضا با سه سند از امام رضا علیه السلام نقل میکند که گفت: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: افضل اعمال امت من انتظار فرج پروردگار است که لطف نموده امام زمان را برای نجات مردم از چنگ ظلم و بدبختی آشکار گرداند.
هم در خصال صدوق از اصول اربعماه روایت نموده که امیرالمومنین علیه السلام فرمود: منتظر فرج آل محمد باشید و از رحمت خداوند نومید میشوید. زیرا که بهترین اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است. و هم فرمود: طاقت کندن کوهها آسان تر از انتظار دولتی است که ظهورش بتاخیر افتاده است از خداوند مدد بخواهید و صبر پیشه سازید که خداوند زمین خود را به بنده شایسته خود می سپارد و عاقبت نیک از آن پرهیزکاران است. پیش از رسیدن دولت حق، شتاب مکنید که پشیمان میشوید و مدت آنرا دراز مشمارید که باعث قساوت دلهاتان میگردد. و فرمود: کسیکه عشق بظهور دولت ما را بدل گرفته است، در حظیره القدس [مکان مقدس بهشت با ما خواهد بود، و کسیکه منتظر امر ماست، همچون شهیدی است که در راه خدا در خون خود غلطیده باشد.
و نیز در محاسن برقی است که علاء بن سیابه گفت: حضرت صادق علیه السلام فرمود: کسی که منتظر ظهور قائم باشد و بر این عقیده بمیرد مانند کسی است که در خیمه قائم می باشد در کمال الدین و غیبت نعمانی هم این روایت با اسناد دیگر آمده است. "3"
شرح از مجلسی: مقربین (بکسر راء) کسانی هستند که میگویند فرج نزدیک است و امید نزدیک بودن آن را دارند و یا آنکه دعا برای نزدیکی فرج میکنند و یا آنکه مقربین را بفتح را بخوانیم یعنی کسانی که صبر کردند و بواسطه صبر مقرب درگاه الهی شدند. پایان نقل از مجلسی ره و در بعضی از نسخه ها بجای مقربون کلمه (مقرون) است یعنی کسانیکه اقرار بوجود آن حضرت دارند و نیز در بعضی از نسخه ها بجای الامن تعرض لهم جمله (لامر یعرض لهم) است یعنی بواسطه پیش آمدی که از برای آنان میشود خداوند آنان را از شما مشغول می سازد"4"
و نیز از محمد بن فضیل روایت کرده که گفت فرج را از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردم، حضرت فرمود که آیا انتظار فرج از فرج نیست، خدای عز و جل فرموده: فانتظروا انی معکم من المنتظرین، شما انتظار برید به درستی که من با شما از انتظار برندگانم. یعنی انتظار برید فرج مرا و من انتظار میبرم آن وقتی را که برای این مصلحت دانستم که آن وقت در رسد. و نیز از آن جناب روایت کرده که فرمود: چه نیکو است صبر انتظار فرج، آیا نشنیده ای قول خداوند را که فرمود: «فارتقبوا انی معکم رقیب»، «وانتظروا انی معکم من المنتظرین». پس بر شما باد به صبر زیرا که فرج میآید بعد از ناامیدی و به تحقیق که بودند پیش از شما که از شما صبر کننده تر بودند."5"
فضیلت انتظار ابو خالد کابلی روایت کرده که به محضر امام سجاد شرفیاب شدم و از امامان واجب الا اطاعه سوال کردم امام اسامی دوازده امام را به تفضیل بیان و به طولانی شدن دوران غیبت اشاره کرد ه و در پایان فرمود: 
ای ابا خالد کسانی که درعهد غیبت به امامت او غائل و انتظارش ظهورش را بکشند ا زاهل هر زمانی بر تر هستند زیرا خداوند متعال ان قدر به انها عقل و بینش و شناخت عطا میفرماید که غیبت در نزد انان همانند مشاوره و حضور میشود خداوند انان را در مرتبه کسانی قرار داده که شمشیر برداشته دررکاب رسول خدا جهاد کنند انان را مخلص واقعی شیعه حقیقی و دعوت کننده به سوی ائین پروردگار در اشکار و نهان میباشند"6"

انتظارازدیدگاه بزرگان: 

امام خمینی(ره)وظیفه منتظران قدوم حضرت صاحب‏الامر (ع)را چنین برشمردند: 
"ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور ان‏شاءالله تهیه بشود"."7" 
. دکتر شریعتی،در کتاب انتظار مذهب اعتراض: 
" انتظار" ، هم یک اصل فکری اجتماعی و هم یک اصل فطری انسانی است، به این معنا کهاساسا انسان موجودی است منتظر و هر که انسان تر، منتظرتر.
"انتظار" به بشر، آینده گرایی و بینش بزرگ می دهد.امابشر امروز در نظام پلید مصرفی، انتظار را از دست داده و فقط منتظر اتوبوس ایستاده است.
" منتظر" ، انسان معتمدی است که هر لحظه در انتظار انفجار قطعی نام های ضدانسانی است و همواره خود را برای شرکت در چنین انقلاب جهانی؛ که با شمشیر علی و زره پیغمبر و به دست فرزند پیغمبر و علی(علیه السلام) برپا می شود، آماده می کند.
1. خواجه نصیرطوسی،در کتاب کشف المراد آورده است: " غیبت او، مربوط به خود ما است."
یعنی عدم آمادگی ما نسبت به ظهور امام، باعث به تعویق افتادن ظهور حضرت می شود. پس باید هر چه بیشتر و سریعتر خود را آماده انقلاب امام زمان (عج) بنماییم.
خواجه حافظ شیرازی، دیوان: کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید"8"

حقیقت انتظار: 

حقیقت انتظار بر حسب مفهوم لفظی آن ضد یاس است، و مراداز انتظار چیزی، آن است که یقین به وقوع آن داشته و چشم به راه آن باشد، وامیدوار به زمان وقوعش باشد.
کیفیت انتظار فرج حضرت حجت (علیه السلام) در هر زمانی چه قبل از زمان غیبت و چه در حال غیبت، بر دو قسم است: 
قسم اول: انتظار قلبی قسم دوم: انتظار بدنی.
انتظار قلبی: 

انتظار قلبی دارای درجات سه گانه است: 

- درجه اول: آن که یقین داشته باشد ظهور آن حضرت حق است و واقع خواهد شد و آن وعده‌الهی است که تخلفی در آن نیست، و هر قدر هم در تحقق آن تاخیر شود، مایوس و ناامید نگردد و منکر اصل آن نشود.
- درجه دوم: ‌آن ظهور را موقت به وقت خاصی نداند که قبل از آن مایوس از وقوع آن شود.
- درجه سوم: آن که بر حسب آن چه در روایت است که: 
"یاتی بغته کالشهاب الئاقب"،او هم چون شهاب فروزانی ناگهان خواهد آمد.
و در فقره ای از دعا است: انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا.
و امثال این ها، پس در هر حال و هر زمانی منتظر باشید،‌یعنی امید وقوع آن را داشته باشید.
درجه اول: این درجه واجب است و حقیقت ایمان به آن بستگی دارد، ونبود آن در باطن امر موجب کفروضلالت می شود، اگر چه به حسب ظاهر محکوم به احکام اسلام باشد، و برای همیشه در آتش با کفار خواهد بود،‌چون انکار امر امامت است، هر چند در ظاهر اقرار به توحید و رسالت دارد، ودلیل بر آن ازآیات و اخبار بسیار زیاد است، چنانکه به بعضی ازآ‌ن اشاره شد.
و آن چه از آیات وروایات بعد از ملاحظه وعده های الهیه که در بعضی از آیات قرآن [4] داده شده،‌استفاده می شوداین است که بر حسب دلیل عقلی ونقلی،‌کسانی که شایستگی خلافت و وراثت نبویه و ولایت الهیه را دارند، منحصرند به دوازده وجود مقدس که حسب و نسب و اسم و وصف و شخص آن ها از جهت پدری و مادری، در اخبار متواتر ذکر شده است، و بعد از ملاحظه آن که آن وعده های الهیه تا کنون ـ برآن وجهی که درآن آیات و‌آن اخبار است ـ هرگز در هیچ زمانی نسبت به هیچ کدام ازآن دوازده نفر و درحق غیر آن ها وقوع نیافته، و دین الهی در کل عالم بر همه ی دین ها غلبه پیدا نکرده که جمیع مردم به آن معترف شده باشند، و به ملاحظه ی آن که امامان معصوم علیهم السلام همگی تا کنون مظلوم واقع شده و ضعیف شمرده شده اند و تمکین و استخلاف و وراثت آن ها در زمین با نبود خوف و ترس برای هیچ یک تحقق نیافته،پس باید انتظار تحقق آن وعده های الهی رابه وجود حضرت مهدی (علیه السلام) و نیز برای پدران بزرگوارش بعد از رجعت ایشان به این دنیا،‌چنانچه در اخبار متواتره بر آن تصریح شده، داشته باشد.
و بعد از تامل منصفانه و بدون تعصب و عناد در این آیات اخبار، واضح و روشن می شود که انکار و شبهه در امر ظهور و فرج حضرت مهدی ونیز در رجعت پدران گرامیش (علیه السلام)، انکار و تشکیک در آیات قرآنی و ادله قطعی نقلی است، و حقیقت کفر و ضلال جز همان انکار امر حق یا تشکیک در آن بعد از وضوح نیست.
درجه دوم: 
این درجه نیز واجب است، لکن بر وجهی که اگر نباشد موجب فسق است، و آن یاسی است که حرام است و از آن نهی شده است، و این حرمت به مقتضای تکذیب و قاتون (کسانی که وقت برای ظهور تعیین می کنند) است. 
درجه سوم:
این درجه مقتضای کمال ایمان است و نبود آن موجب نقصان درایمان است، پس لازمه ی کمال ایمان مومن آن است که بر حسب احادیث زیادی که درآن ها امر فرج را تقریب فرموده اند: ‌آن را نزدیک بداند و پیوسته چشم به راه باشد، وباید حال مومن مانند حال کسی باشد که خبر آمدن مسافر را به او داده اند، و مسافر او درحال بازگشت است،و او با این احتمال که موانع سبب تاخیر در رسیدن او شده، همه روزه انتظار آمدن آن مسافر را دارد.
بنابراین؛ باید برای ظهور آن حضرت و نیز ملاقات باایشان ـ به آدابی که ذکر می شود ـ‌مهیا شود، همان طور که انسان از برای مسافر عظیم القدر تهیه می بیند.

انتظار بدنی 

هر گاه مزرعه ای داشته باشد، آن را اصلاح کرده و تخم بکارد و آب دهد، چون احتمال وقوع آفات زمینی و آسمانی می رود،‌دعا می کند و از خداوند متعال حفظ آن زراعت را از‌آن آفات طلب میکند،‌و با این حال انتظار می کشد که زمان رسیدن محصول آن فرارسد.
خداوند عالم جل شانه در هر زمان وجود مبارک امام (علیه السلام) را وسیله ی بقاء عالم و عطا کردن نعمتعای خود قرار داده است،‌که بدون آن نه عالمی باقی می ماند و نه نعمتی عطا می شود و ظهور امر امام (علیه السلام) را ـ که تصرفات ظاهری داشته باشد ـ وسیله از برای ظهور کامل همه ی نعمتهای ظاهری و باطنی قرار داده است،‌که بدون آن در هر قسم از آن نعمتها نقصان پیدا می شود، و در هر کدام سرور و خوشحالی او مقرون به حزن و غم خواهد شد.
و همان گونه که در نعمتهای دنیوی خداوند متعال بعضی اسباب را مهیا کرده و آن نعمتها را به وسیله ی آن اسباب عطا می فرماید، چون بذر کاشتن و آب دادن که وسیله ی ظاهر شدن حبوبات و میوه جات و گلهای گوناگون است، هم چنین برای تعجیل در ظهور امام که وسیله ظهور همه نعمتها است، اسبابی مقرر فرموده است که به دست خود بندگان است، و آن اسباب عبارت از تقوا و اعمال صالحه است، چنانچه دراین آیه ی شریفه می فرماید: «ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماءو الارض» .
و آفت تعجیل در ظهور آن حضرت، اعمال قبیحه زشت و گناهان بندگان است، و از همه آنها بدتر افشاء‌کردن اسرار آل محمد علیهم السلام و تقیه نکردن از دشمنان می باشد، که خود امر فرج رابه تاخیر می اندازد، و لذا بنده ی مومن با توبه از همه گناهان و خطاها از خداوند دفع آفات و اثر آن ها راطلب می کند، و با این حال انتظار میکشد که زمان رسیدن محصول یعنی روز ظهور و فرج امام علیه السلام فرارسد، و این حال با خصوصیات، انتظار کامل بدنی است که از لوازم کمال ایمان است."9"

منتظر واقعی کیست؟

افضل عبادات عتلیترن اعمال و کاملترین حرکات این است که انسان منتظر ظهور ولی الله الا عظم و بقیه اللهالا کبر باشد.اما انتظار صحیح و مستدام انسانی که فرزندش رفته گفته یک روز دیگر بر میگردم رفت روز دوم نیامد سوم ........ماه اول .....سال اول .....ایا فراموش میکند ؟هر دفعه زنگ تلفن یا خانه به گوشش می رید میپرد ازجا به امید که خبری ا ز عزیزش بگیرد.
یعنی هر جمعه ای که میاید هر نیمه شعبانی در هر موعد مناسب و هر لحظه و هر ان در انتظار تشریف فرمایی قدوم مبارک ان حضرت به سر میبرد. 
امام صادق می فرماید ((توقع امر صاحبک لیلک و نهارک )) شب روز د رانتظار ظهور امام باش . اگر انسان چنین حالت انتظاری داشته باشد ایا چنین انسانی به دنیا میچسبد ؟نه. دیگر امال و ارزو دارد؟نه . از غیر امام خالی میشود ؟فقط به یک مطلب فکر میکند و ان هم امدن امام است . عالیترین وسیله تهذیب نفس کاملترین وسیله سیر وو سلوک الی الله این است که ربطمان را با ولی مطلق با سسب متصل بین اسمان و زمین و اهل زمین قوی کنیم.
شخصی امد خدمت امام صادق عرض کرد یا ابن رسول الله!راه من به شما خیلی دور است ولی خیلی علاقه دارم لااقل شما را در خواب زیارت کنم . حضرت فرمودندبرو اب نمک بخور بنده خدا رفت تا توانست اب نمک خورد امد پیش مولا عرض کرد اقا جان: من شما را در خواب ندیدم فرمودند چرا اب را در خواب می دیدی ؟عرض کرد به خاطر شدت عطش و تشنگی حضرت فرمودند: تشنه ما بشو ما را در خواب میبینی .
اب کم جو تشنگی اور به دست تا بجوشد ابت از بالا و پست"10"

انتظارواقع گرا 

انتظار و مسئولیت متظران مومن
دراسلام و به ویژه در مذهب حقه تشیع عبرت از ایمان استوار به امامت وامید به ظهور ان حضرت است د رواقع نوعی امادگی است برای پاک شدن و وصول به تزکیه نفس امادگی بری حرکت یمستمر توام با خود سازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام امادگی بری تهیه قوا برای شرکت در نهضت اممام مهدی که اغاز ان ظهور و فرجام ان شکست ظلمها و فسادها وقدرت طاغوتها است و نتیجه ان بر پایی حکومت عدل الهی و تحقق قول و پیمان خداوند به عزت بخشی مومنان است 
1-خود سازی 
نخستین وظیفه تربیت جسم و جان و امادگی برای ظهور امام غایب است و امادگی نیز جز د رسایه انجام فرامین حق به دست نمیاید چرا که امدگی تنها صرف ادعا کافی نیست. 
قان کریم یاورانو منتظران واقعی ان حضرت را افراد پرهیز گاری میداند که ایمان به خدا دارند و کارهای شایسته انجام میدهند.
پیامبر میفرمایند ((خوشا به حال شکیبانان د رغیبت او خوشا به حال پا برجایان د رمحبت او که خدای تبارک و تعالی انها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: این قران مایه هدایت است برای پرهیزگارانانها که ایمان به غیب می آورند.
2-دگر سازی 
بر اساس تعالیم عالیه اسلام و دستورات پیشوایان دین تلاش برای فراهم اوردن انگیزه ها و وسایلی که موجب شناخت معارف اسلامی و پراکندن انها میشود بزرگترین خدمت انسانی و عالی ترین عمل اجتماعی و مهمترین تکلیف واجب الهی است که هر انسان هوشیار و بیدار که توانایی کشیدن بار ان را به دوش دارد بایستی بدون ان که در ان کار سستی روا بدارد بدان قیام کند. 
امام هادی میفرماید: اگر نبودند دانشمندانی که بعد ا زغیبت قائم ما به سوی او دعوت مینمودندو به سوی او رهنمون میشدندو ازدین او دفاع میکردندو بندگان ناتوان را از دام های شیطان و مرید های او نجات میدادند احدی باقی نمی ماند جز این که از دین خدا بر میگشت و مرتد میشد ولی این دانشمندان زمام دلهای ضعفای شیعه را به دست با کفایت خود میگیرند چنان که ملوانها زمام کشتی را به دست میگیرند و سرنشینانکشتی را از خطر مرگ حفظ می کنندتاینها در نزد خدای تبارک و تعالی برترین بندگان خدا هستند"11"

زمینه سازی های انتظار: 

انتظاروزمینه سازی نظامی: 
انچه در روایات اسلامی به نام قیام سید حسنی نهضت هاشمی خراسانی یا قیام یمانی قبل از ظهور امام بیان شده نمونه هایی از قیامهایی است که جهت امادگی برای ظهور انجام میگیرد.
البته شکی نیست که این جریانهاابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمیدهد بلکه بعضی از پیشامدها و حوادثی که قبل از ظهور اتفاق می افتد منتظران مومن رابر ان میداردتا بکوشند و تلاش کنند و ناگزیر به انگیزهای طبیعی برای دفاع از خودبه تهیه نیرو و ابزار الات جنگی بپردازندچنان که خداوند در قران می فرماید: برای نبرد با کافران و بد خواهان انچه میتوانید از هرگونه نیرو فراهم اوریدو نیز اسبانزین بسته و اماده –مهیا –کنید تا دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگرانی که شما انها رانمی شناسید وخدا انها را میشناسدبه هراس افکنید وبدانید آنچه راکه در راه خدا میدهیدبی کم و کاست به شما پرداخت میشودو هرگز ستمی نخواهید دید. بنابر این یکی از ابعاد انتظار امادگی وزمینه سازی و تهیه ابزار و الات جنگی مورد نیاز برای قیام شکوهمند امام غایب است.
انتظار و زمینه سازی سیاسی: 
برای آمادگی سیاسی باید منتظران برای ایجاد حکومت اسلامی تلاش نمایندوبدین وسیله به اصلاح خود وجامعه کمک نمایند تا بدین وسیله به پرورش عقول مردم وامادگی هرچه بیشتر برای حکومت عدل جهانی حضرت مهدی(عج)برسند .اما متاسفانه افکار واعتقادهای باطلی بین کج اندیشان قرار گرفته است که باید به ایجاد ظلم وستم در جوامع کمک کرد واز این طریق برای ظهور هرچه زودتر قائم (عج) تلاش کرد. "12" 
چنان که در روایتی مفصل ازحضرت رسول درباره قیام حضرت مهدی که شیعه و سنی با سند های متواتر نقل کردهاند امده: ((...ان حضرت ،زمین ر ا از قسط و عدل پر خواهد کرد ،چنان که از جور و ظلم پر شده است)).
با توجه به چنین روایاتی ،برخی پنداشته اند بهترین شکل انتظار ،ترویج فساد و فحشا د رجامعه است و میگویند: اگر ما کاری کنیم که مردم به سوی دین بیایند به این معنا است که به ظهور حضرت خیانت کرده وان را به تاخیر انداخته ایم. 
استاد در پاسخ به این شبه نوشته اند: 
بعضی ا زحوادث ،جنبه انفجاری دارند ،مثل دمل که هر چیزی که جلوی دمل را بگیرد (و نگذارد سر باز کند و چرک و خون مرده بیرون بریزد )بد است .لکن دیدگاه ما نسبت به قیام و انقلاب حضرت این نیست .بلکه صحبت رسیده شدن اشت ،نه صحبت انفجار .مساله ظهور حضرت بیش از انکه به انفجار دمل شباهت داشته باشد ،به رسیدن میوه شباهت دارد،یعنی اگر ایشان تا کنون ظهور نکرده اند نه فقط به خاطر این است که گناه کم شده است ،بلکه هنوز دنیا به ان مرحله ا زقابلیت نرسیده است "1،12"

آمادگی های انتظار: 

ونیزبرای تحقق یک انقلاب جهانی ،تنهاوجود یک رهبر شایسته کافی نیست ،بلکه امدگی عمومی نیز لازم است .باید توجه داشت که برنامه قیام و انقلاب حضرت مهدی (ع)همانند برنامه قیام همه پیامبران الهی با استفاده از اسباب و وسایل طبیعی انجام می گیردو هیچ گاه اعجاز اساس ان راتشکیل نمیدهد .به همین دلیل ،همه انبیاءاز سلاح روز ،تربیت افراد شایسته ،مشورت های لازم ،طرح نقشه های موثر ،تاکتیک های نظامی حساب شده و فراهمساختن هر گونه امکان مادی و معنوی برای پیشبرد هدفشان استفاده میکردند و درانتظار این نمی نشستند که هر روز معجزهای واقع شود و دشمن عقب بنشیند یا دوستان در پرتو ان هرروز در مسیر تکامل گام بردارند .
به تعبیر دیگر امام ایین و مذهب جدیدی با خود نمی اورد،بلکه طرحهای انقلابی اجرا نشده الهی را به مورد اجرا میگذارد .رسالت او تنهاابلاغ و انذار و تعلیم و تربیت وتوصیه وتذکر نیست ،بلکه اجرای همه اصول و برنامه های است که به ظلم و ستم و تبعیض پایان می بخشد . مسلما اجرای چنین طرحی در جهان ،بدون ایجاد امدگی لازم ممکن نیست . این امادگی ها را میتوان در ابعاد زیر خلاصه کرد: 
الف)امادگی روانی
مردم جهان باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسمان و بی عدالتی هارا در ک کنند . باید نارسایی و ضعف قوانین بشری را برای اجرای عدالت لمس کنند . و این حقیقت را دریابند که تنها در سایه اصول وییوندهای مادی و ضمانتنامه های اجرایی موجود و مقررات خود ساخنه انسان ،مشکل جهان حل نمیشود بلکه هر روز تراکم بیشتری یافته و ییچیده تر میشود . به تعبیر دیگر ،تا مردم تقاضایی نباشد ، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی موثر نخواهد بود
ب)امادگی فرهنگی 
گرد اوردن تمام مردم جهان در زیر یک پرچم و کوتاه ساختن دست ابرقدرت هاو گستردن تعلیم و تربیت در اخرین حد ممکن و د رهمه سطوح و تفهیم کامل این مساله که اختلاف زبان ،نجاد و....دلیل ان نیست که مردم نتوانند د رصلح و عدالت زیست نمایند ،نیاز به گذشت زمان و ایجاد امادگی های فرهنگی ویژه ای دارد. 
و لازم است ییشرفت علوم ،عالمگیر شود و مردم از جهت فکری و علمی تکامل یابند تا امادگی پذیرش دعوت جهان یایشان و اجرای برنامه های ویجه ای که تا ان زمان بی سابقه بوده است را داشته باشند .
ج)امادگی نیروهای انقلابی و ضربتی
سر انجام لازم است گروهی – هر چند در اقلیت –تربیت شوند که هسته اصلی ارتش انقلابی ان مصلح بزرگ را تشکیل دهند . اگر چه نسلهایی درپی هم بگذرند تا ذخایر اصلی اشکار شوند و عناصر لازم فراهم ایند"13" 

برداشت‏های انحرافی از مقوله انتظار فرج: "آسیب های نظری انتظار

برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج، امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی منحصر دانسته و بیش‏تر از آن، وظیفه‏ای برای خویش قائل نیستند."14"
دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)نیز کسانی که تکلیف مردم در زمان غیبت را تنها دعا برای تعجیل فرج حضرت حجت (ع) می‏داننداینگونه نقد شده اند: بعضی‏ها انتظار فرج را به این می‏دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(ع) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند.بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‏شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب‏ (ع) بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می‏کردند و نهی از منکر هم می‏کردند و امر به معروف هم می‏کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‏آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند.»"15"

"آسیب های رفتاری انتظار"

گروهی در اعتقادات خود در ظاهری ودر گفتار به حضرت پایدارند ولی در وعملکرد خود دچار چالشهای جدی هستند به طوری که باعث بد بینی دیگران نسبت به مریدان امام زمان (عج) میگردند . این افراد فقط ندای یابن الحسن کجایی سرداده ولی در رفتار خود منتظر واقعی نمی باشند.لذا به نظر میرسد این افراد دارای اعتقادات ریشه ای وناب نمی باشند.
بنابراین باید زیر بنای فکری خود را با استمداد واقعی ازحضرتش اصلاح نمایند.

"آسیب های فردی انتظار"

این گروه فقط در فکر اصلاح خود میباشند وبه جامعه پیرامون خود کاری ندارند، حتی امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی را نیز بر نمی‏تابند. چون معتقدند در دوران غیبت، کاری از آن‏ها بر نمی‏آید و تکلیفی به عهده ندارند، و امام زمان(علیه السلام )خود، هنگام ظهور کارها را اصلاح می‏کند. "16"
حضرت امام خمینی (ره)آنها را اینگونه توصیف مینمایند: یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می‏گفتند اینست که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می‏گذرد، بر ملتها چه می‏گذرد، بر ملت ما چه می‏گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل می‏کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاءالله درست می‏کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می‏گذرد یا در مملکت‏خودمان می‏گذرد نداشته باشیم."17"

"آسیب های اجتماعی انتظار"

انتقادی که می توان از نظر اجتماعی به جامعه منتظران امروزی گرفت این است که با اینکه انها باید جامعه خود را پیش به سوی سلامت وپیشرفت ببرند بالعکس دچار نوعی رکود ویا پس رفت شده اند واز مسئولیت خطیر خود یعنی انتظار فرج( به معنای واقعی) دور شده اند وروز به روز انحرافات اجتماعی شان بیشتر می شود.به عنوان مثال برخی از بانوان جامعه ما هویت اسلامی وشیعی خود را فراموش کرده اند وبه دنبال مدلهای بدون هویت غرب می باشند ومتاسفانه مطلع بودن از مدلهای جدید غربی به عنوان ارزش تلقی میشود وکم کم به خانواده های متدین نیز سرایت کرده ویا میکند .
ونیز گروهی انتظار را چنین تفسیر می‏کنند: نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه بایستی به آن‏ها دامن زد تا زمینه ظهور حضرت حجّت هر چه بیش‏تر فراهم گردد. "18"

"آسیب های فکری انتظار"

این مردمان دعای فرج را میخوانند وظهور حضرت را می طلبند ولی درلایه های قلب خود به امکان نزدیک بودن فرج ایمان واقعی ندارند ودرحین خواندن دعا احتمال آمدن حضرت را درآینده های دورتر می بینند درحالی که همان طور که قبلا نیز اشاره شد شیعه واقعی هر لحظه وهر آن باید منتظرظهور رهبر خود باشد.
ودرروایات نیز آمده است که: "توقعوا الفرج صباحا و مساء اً"،هر صبح و شام منتظر فرج باشید."19"

"آسیب های سیاسی انتظار"

انحرافات فکری انتظار به عرصه سیاست مدتهاست که پا گذاشته است ،چه بسا بسیاری از این انحرافات را دشمنان دیکته کرده اند که دراین مجال به طور خلاصه مطرح می شود: 

دوری گزیدن از مبارزات سیاسی: 

این دسته معتقد بودند که حکومت اسلامی خالص در زمان امام زمان می‌تواند شکل پیدا کند و چون حالا نمی‌شود، پس نتیجه می‌گرفتند که خوب است که مبارزه نکنیم و با رژیم و با آن‌ها بسازیم، وارد شویم توی جریانات و خدمت بکنیم.
به هر حال آن‌چه مسلم است این موضوع است که هدف انجمن حجتیه به هیچ‌وجه مبارزه با حکومت وقت نبود و علاوه بر آن سبب می‌شد تا بسیاری از نیروهایی هم که می‌توانستند در خط مبارزه با حکومت فعالیت کنند، جذب این انجمن می‌شدند و از فعالیت علیه حکومت باز می‌ماندند. 

پرهیز از تشکیل حکومت: 

این گروه بر انند که هر حکومتی را به هر شکل ، باطل و برخلاف اسلام است و می‏گویند: ((‏هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روایات معتبر است)) به این استدلال که در روایات آمده است: ((‏هر عَلَم و پرچمی قبل از ظهور قائم(علیه السلام )باطل است.))"20"
خمینی کبیر می فرمایند: یک دسته دیگری بودند که می‏گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت‏باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند، آنهایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعضی روایاتی که وارد شده است‏بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است، آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات که هر کس علم بلند کند، علم مهدی به عنوان مهدویت‏بلند کند. حالا ما فرض می‏کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این است که ما تکلیفمان دیگر ساقط است!؟» "21"
ایشان در ادامه کلامشان نتایج چنین دیدگاهی را بررسی کرده و می‏فرمایند: «اینی که می‏گوید حکومت لازم نیست معنایش اینست که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر می‏کند مملکت را که آن طرفش پیدانیست. آنی که می‏گوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند، همه به هم ظلم بکنند برای این که حضرت بیاید، حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست‏سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد.».
و در ادامه نیز اضافه می‏کنند که: «اینهایی که می‏گویند که هر علمی بلند بشود... خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف انتظار فرج است، اینها نمی‏فهمند چی دارند می‏گویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند، نمی‏دانند دارند چی چی می‏گویند، حکومت نبودن یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، بر خلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض می‏کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‏زدیم برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست، و این نفهم‏ها نمی‏دانند دارند چی می‏گویند.»

پرهیز از عدالت خواهی: 

پنداراین گروه چنین است که جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد آن نباید داشت تا زمنیه ظهور ـ که دنیایی پر از ظلم و فساد است ـ فراهم آید.
در بیانات حضرت امام بدان چنین اشاره شده است، برداشت کسانی است که به استناد روایاتی که در آنها آمده است‏حضرت قائم، ارواحناله الفداه، زمانی ظهور می‏کنند که دنیا پر از فساد و تباهی شده باشد، می‏گویند ما نباید در زمان غیبت‏با انحرافها و مفاسدی که در جامعه وجود دارد کاری داشته باشیم، بلکه باید جامعه را به حال خود بگذاریم تا به خودی خود زمینه ظهور حضرت فراهم شود: «یک دسته‏ای می‏گفتند که خوب! باید عالم پر معصیت‏بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می‏خواهند بکنند، گناهها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.»

منفی نگری در موردعدالت: 

این گروه به شکلی افراطی‏تر همان برداشت گروه قبل را مطرح ساخته و قائل به این است که ما نه تنها نباید جلوی معاصی و گناهانی که در جامعه وجود دارد بگیریم بلکه باید به آنها دامن هم بزنیم تا زمینه ظهور حضرت حجت (ع) هر چه بیشتر فراهم شود

انحراف شدید در عدالتخواهی: 

یک دسته‏ای از این بالاتر بودند می‏گفتند باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت(ع) زودتر تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏ای بودند که البته در بین این دسته منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده‏لوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می‏زند.» 
حضرت امام قدس‏سره دو دیدگاه اخیر را بشدت مورد انتقاد قرار داده و در ادامه سخنانشان می‏فرمایند: یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت‏بکنیم تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف می‏آورند برای چه می‏آیند؟ برای این که گسترش بدهند عدالت را، برای این که حکومت را تقویت کنند، برای این که فساد را از بین ببرند. ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند. حضرت بیایند چه می‏کنند؟ حضرت می‏آیند می‏خواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد! به حسب رای این جمعیت که بعضی‏شان بازیگرند و بعضی‏شان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام، هر کسی نفرین به صدام کند خلاف امر کرده است، برای این که حضرت دیر می‏آیند... ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا این که اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند، همان کاری که ما می‏کنیم و ما دعا می‏کنیم که ظلم و جور باشد، حضرت می‏خواهند همین را برش دارند.» 

جدایی دین از سیاست: 

بازخوانی تاریخ اسلام نشان می دهد که در طول چهارده قرن گذشته اکثر ضرباتی که متوجه مسلمانان گشته است از کج فهمی های بخشی از مسلمانان بوده است. از جنگ احد تا حوادث پس از رحلت رسول اکرم (صلوات ا... علیه) ماجرای خوارج، شهادت حضرت امام حسین (علیه السلام) و غربت معصومین همه مسائلی است که مسلمین مسبب اصلی تحمیل آن بر جامعه اسلامی بوده اند، نه دشمنان خارجی.
عمده ویژگی های چنین جریاناتی تلفیق جهالت با عبادت، تنگ نظری و پیروی های صرفا شعاری نه قلبی می باشد. یعنی ایمان منهای معرفت که به گفته شهید مطهری همیشه منجر به سوء استفاده منافقین از دلسوزی های جاهلانه گشته است. نتیجه قوت گرفتن آنها استحاله اسلام، حذف محتوا و ماندن پوسته تو خالی خواهد بود. به گفته استاد رحیم پور ازغدی: 
این روند مسخ مذهب؛ تفکیک مذهب از حکومت، تفکیک اخلاق از سیاست، ...و منحط کردن اسلام انجامید و همین هدف آنهاست؛ نه از صحنه روزگار برانداختن اسلام، که می دانند ممکن نیست. آنان نمی خواستند اسلام را محو کنند، می خواستند آن را مات کنند. اسلامی می خواستند و می خواهند بسازند که دیگر با گنج قارون و تخت فرعون، کاری نداشته باشد. یک اسلام بی طرف که با سیاست و اجتماعیات و حکومت و عدالت و حقوق بشر، کاری نداشته باشد. یک مذهب فردی و عبادی و خصوصی که ربطی به این مسائل عینی نداشته باشد و در حوزه حقوق بشر دخالت نکند. می خواستند دین را به مقداری شعائر خنثی و غیر عینی و غیر سیاسی تبدیل کنند و یک اسلام خواب و گیج و کور بسازند و تحویل مردم بدهند."21،1"
خون دلی که اسلام از این دسته افراد خورده است به هیچ وجه قابل انکار نیست. مشابه جریانات صدر اسلام در طول مبارزات تاریخی ملت ایران برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی نیز وجود داشته است. جملات بسیاری از حضرت امام خمینی(ره) شاهد این مدعاست. به عنوان مثال ایشان در پیام تاریخی خود به روحانیت می فرمایند: 
دسته ای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می دانستند و سر به آستانه ی دربار می سائیدند یک مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس نماهای بی شعور می گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می گویند مسئولین نظام کمونیست شده اند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا می دانستند، امروز از اینکه در گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می دهد فریاد وا اسلاما سر می دهند. دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابی شده اند. ولایتی های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت بر ایشان جز تکسب و تعیش نبوده است امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می خورند."21،2"

فرافکنی سیاسیون: 

این انتقاد به مسولان جامعه اسلامی بر می تابد که: مسئولان امور جامعه نباید خود را زیر لوای اینکه چون ما منتظر هستیم وجامعه ما تحت مدیریت امام زمان است لذاحضرت به ما عنایت دارند وامور جامعه را به دست دارند واصلاح میکنند و خود زمینه ظهور خود رافراهم می اورند بنابراین ازپاسخ گویی به مشکلات سیاسی، اجتماعی که قابل پیشگیری است شانه خالی کرده وبه مدیریت خود قداست امام زمانی دهند ویا مردم را از اینکه بخواهند عملکردشان را به چالش بکشند شرمسار کنند که مبادا ما حکومت زمینه ساز حضرت را زیر سوال برده باشیم .
بلکه باید ضمن تلاش های مخلصانه خود از قداست عملکرد خود کاسته وبه قصورات خود تن دهند.وتنها از پیشرفتهای خود سخن نگویند بلکه از کاستیها وقصورات هرچند نا خواسته نیز لب بگشایند تاازبه چالش کشیدن عملکردشان توسط معاندین جلوگیری شود.وتلاشهای شبانه روزیشان ثمردوچندان دهد وبدین وسیله درجهت پیشرفت بیشتر حکومت اسلامی گام بیشتری برداشته شود.

پیامدها: 

پیش از طرح منشأ و علل چنین دیدگاه‏هایی، لازم است برخی از پیامدهای این نظریات گفته شود تا مشخص گردد که چرا این برداشت‏ها، برداشت انحرافی (انتظار تلخ یا منفی) نامیده می‏شود: 
1- قانع بودن به وضع موجود و عدم کوشش برای تحقق وضعی برتر
2- عقب ماندگی توده مردم
3- تسلّط بیگانگان و زبونی در مقابل آن‏ها (نبودن استقلال و آزادی)
4- ناامیدی و پذیرش شکست در حوزه فرد و اجتماع
5- ناتوانی دولت و نابسامانی کشور
6- فراگیر شدن ستم و انفعال و بی تحرّکی در مقابل ظلم
7- قبول ذلّت و بدبختی در حوزه فرد و اجتماع
8- تنبلی و بی‏مسؤولیتی
9- مشکل‏تر ساختن حرکت و قیام امام زمان(علیه السلام )چرا که هر چه فساد و تباهی بیش‏تر شود، کار امام(علیه السلام )در مبارزه سخت‏تر و طولانی می‏گردد
10- تعطیلی محتوای بسیاری از آیات و روایات مانند: امر به معروف و نهی از منکر، سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفار و مشرکان، دیه، حدود، دفاع از محرومان عالم و... .

خاستگاه

منشأ برداشت‏های انحرافی عبارت است از: 
1- کوته فکری و عدم بصیرت کافی نسبت به دین
2- انحرافات اخلاقی 
3- انحرافات سیاسی
4- توهم این‏که امام زمان(علیه السلام )کارها را به وسیله اکراه و اجبار یا فقط از طریق معجزه انجام می‏دهد؛ پس نیاز به مقدمات و زمینه‏سازی نیست.
5- توهم این‏که غیر از امام زمان(علیه السلام )هیچ کس نمی‏تواند همه فسادها و تباهی‏ها را به صورت کامل بر چیند و تمامی خیرها و صلاح‏ها را در همه ابعاد و زمنیه‏ها حاکم سازد؛ پس کاری از دیگران بر نمی‏آید.
6- هدف، وسیله را توجیه می‏کند: ((‏الغایات تبرّر المبادی؛ هدف‏ها، وسیله‏های نامشروع را مشروعیت می‏بخشد.)) پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
7- عدم فهم صحیح روایت‏هایی که ظلم و جور آخرالزمان را مطرح می‏کنند و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به فساد و تباهی نداشت و در قبال آن، موضعِ بی طرفی اتخاذ کرد یا حتی دیگران را به گناه فرا خواند 
8- جدای از مسایل سیاسی و اهل سیاست که به دنبال رکود جوامع اسلامی‏اند، عدم فهم روایات ((‏بطلان هر عَلَمی قبل از ظهور)) نیز، زمینه ساز دیدگاه پنجم است.

مبارزه و درمان

قبل از پاسخ تفصیلی به دیدگاه‏ها و علل اشتباهات، چند نکته را که در حل زیربنایی مطالب مذکور مفید است، یادآوری می‏کنیم: 
1- علم و بصیرت در دین، در مقابل کج اندیشی‏ها و برداشت‏های غلط
2- تقوا در مقابل هوی و هوس
3- علم و بصیرت در حوزه سیاست و اجتماع برای تشخیص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملکرد سیاست بازان
4- تبیین و روشنگری اندیشمندان و علما در حوزه مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی
5- پیروی از علمای راستین که مصداق نایبان عام امام زمانند
6- به حاشیه راندن تفکرات متحجرانه و جمودگرا.

پاسخ تفصیلی: 

1. حرکت امام زمان(علیه السلام )مانند امور دیگر، روال طبیعی دارد و قرار نیست همه امور، معجزه آسا صورت پذیرد. امام صادق(علیه السلام )فرمود: ((‏لو قد خرج قائمنا(علیه السلام )لم یکن الا العلق و العرق و النوم علی السروج؛ قائم ما که قیام کند، جز عرق ریختن و خواب (از فرط خستگی و مبارزه پی در پی ) بر روی زین‏ها نیست)).
2. قیام امام زمان(علیه السلام )زمینه سازی و آمادگی می‏طلبد. چنان‏که در روایات، عده‏ای به عنوان زمینه‏سازان حکومت مهدی(علیه السلام )نام‏برده شده‏اند: ((‏فیوطِئُون لِلمهدی یعنی سُلطانه)). در روایات دیگر، در توصیف منتظران واقعی آمده است: انّ اهل زمان غیبته و القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان... اولئک المخلصون حقّاً و شیعتنا صدقاً و الدُّعاه الی دین الله سرّاً و جهراً. ...آنان خستگی ناپذیر، در آشکار و نهان دیگران را به دین خدا فرا می‏خوانند.
3. اگر اصلاح به صورت کامل مقدور نیست، اصلاح در حد توان، ساقط نشده است.
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
4. این دیدگاه ((‏هدف، وسیله را توجیه می کند)) از نظر دین کاملا اشتباه است؛ زیرا همان طور که حکومت حضرت مهدی(علیه السلام )ریشه کن کننده ظلم و جور و برپا کننده عدل است و از قلدری و قساوتْ تهی می‏باشد، راه پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد: از ظلم و جور دور، از قساوت و قلدری برکنار و از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. قداستْ مجوّز گناه نمی‏شود؛ چرا که گناه جز گناه نمی‏زاید و با ظلم نمی‏شود عدل به پا کرد و با عقیده انتقام نمی‏توان دادگری کرد.
5. بدیهی است که لازم نیست همه مردم ظالم یا فاسد گردند تا ((‏ظلم فراگیر)) به وجود آید. آری، نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان می‏دهد که ظلمْ عالم را فرا گرفته است، عده‏ای ظالمند و بسیاری مظلوم. از طرفی هیچ منافاتی ندارد که در کنار این ظلم وجور، دوستان و منتظران آن حضرت با زمینه سازی مثبت و آینده‏ساز، در اندیشه مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان باشند. پس ظلم و فساد به صورت نسبی در جهان شیوع دارد. امام صادق(علیه السلام )می‏فرماید: ((‏...لاوالله لایأتیکم حتّی یشقی من شقی و یسعد من سعد"22" این امر (فرج) تحقق نمی‏پذیرد تا این‏که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند)).
پس سخن در این است که گروه سعادتمند و شقاوتمند هر کدام باید به نهایت کار خود برسند. نه این‏که ((‏سعید))ی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتها درجه شقاوت برسند.
از سوی دیگر، بدیهی است که آیات و روایات ما را به مبارزه با ظلم و ستم فرا خوانده‏اند. پیامبر گرامی اسلام فرموده‏اند: یکون فی آخر الزمان قوم یعملون المعاصی و یقولون انّ الله قد قدرها علیهم، الرادّ علیهم کشاهر سیفه فی سبیل الله؛"23" در آخرالزمان، گروهی معصیت می‏کنند و می‏گویند: ((‏خدا برای آنان چنین مقدّر کرده است.)) (کنایه از جبر) کسی که این‏ها را رد کند مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است.
6 . در مورد ((‏بطلان هر عَلَمی قبل از ظهور)) گفتنی است که این روایات مانند احادیث دیگر لازم است بر قرآن، سنّت و عقل عرضه گردند تا مواردی مانند: ((‏حکومت))، ((‏تخصیص))، ((‏تخصّص)) و ((‏ورود)) و راه‏های دیگرِ جمع، اِعمال شود. حتی در روایات آمده است که اگر روایتی مخالف صریح قرآن بود، بایستی کنار نهاده شود.
به هر حال آنچه آیات و روایات و عقل ما را به آن رهنمون می‏شوند، بطلان همه قیام‏ها، فعالیت‏ها و جریان‏های قبل از ظهور نیست، بلکه منظور از بطلان قیام و عَلَم در روایات، بطلان قیامی است که به نام حضرت مهدی(علیه السلام )صورت گیرد ـ چنان که قیام زید و امثال آن در روایات معتبر، تأیید شده‏اند ـ به عنوان نمونه به ذکر روایاتی بسنده می‏کنیم: 
امام کاظم(علیه السلام )فرمود: رجل من اهل قم یدعو الناس الی الْحقِّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتزلّهم الریاح العواصف ولایملّون من الحرب ولا یجبنون وعلی الله یتوکلون والعاقبه للمتقین"24"؛ مردی از اهل قم، مردم را به حق دعوت می‏کند. طرفداران و یاران او، مردمی استوارند و آهنین که از جنگ خسته نمی‏شوند و از دشمن نمی هراسند و تنها به خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن کسانی است که اهل تقوا هستند.
در روایت دیگر، امام باقر(علیه السلام )کشتگان مبارزان قبل از ظهور را به عنوان شهید یاد می‏کند: ((‏...قَتْلاهْم شُهَداء)).

دیدگاه صواب

در مقابل دیدگاه‏های مطرح شده، نگرش دیگری هم وجود دارد که انتظار را به معنای فراهم آوردن زمینه‏های ظهور، ظلم‏ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت می‏داند. در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیا کند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نماید، بلکه باید به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز باشد.
حضرت امام(ره) در این باره می‏فرماید: البته پرکردن دنیا از عدالت، این را ما نمی‏توانیم بکنیم. اگر می‏توانستیم می‏کردیم. اما چون نمی‏توانیم باید ایشان بیایند. الان عالم پر از ظلم است، اگر ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است] و... باید چنین کنیم. اما چون نمی‏توانیم باید او بیاید. اما باید فراهم کنیم کار را . فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن حضرت."25"
این‏هایی که می‏گویند هر عَلَمی بلند شود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد. این برخلاف انتظار فرج است. این‏ها نمی‏فهمند چه می‏گویند. این حرف‏ها را به این‏ها تزریق کردند، امّا خودشان نمی‏دانند دارند چه می‏گویند. نبودن حکومت، یعنی این‏که همه مردم به جان هم بریزند. بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‏زدیم. برای این‏که برخلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایات قابل عمل نیست."26"
شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. فراهم کردن این است که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. ان‏شاء الله ظهور می‏کند ایشان."27"
اکنون که دوران غیبت امام(علیه السلام )پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می‏آید. عقل هم به ما حکم می‏کند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آورند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم."28"
از غیبت صغرا تا کنون که هزار و چند صد سال می‏گذرد ـ و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورند ـ در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟! و هر که هر کاری خواست بکند؟! و هرج و مرج است؟!
اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آن‏ها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچ کس نمی‏تواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع کنیم یا امروز مالیات و خرید و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود، قانون کیفری اسلام و دیات و قضا باید تعطیل شود. هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است."29"
اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟ دیگر اسلام نمی‏خواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این که اسلام، تکلیف را معین کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود و ما با بی‏حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می‏خواهند بکنند و ما اگر کارهای آنها را امضا نکنیم رد نمی‏کنیم. آیا باید این طور باشد؟"30" 

نتیجه

دلایل عقلی و نقلی که معیار درستی دیدگاه‏های متفاوت در انتظار فرج می‏باشند بیانگر مطالب زیر می‏باشند: 
از سویی سخن آیات و روایات درباره امر به معروف و نهی از منکر، حدود، دیات، دفاع، جهاد،کمک به محرومان ، چگونگی برخورد با ظلم و عدم تسلیم در برابر ستم (مانند پیمان خداوند از دانشمندان که بر شکم بارگی عده‏ای و گرسنگی عده‏ای دیگر آرام نگیرند و حق مظلومان را از ظالمان بستانند و ...)"31" و دیگر مواردی که دین مورد تأکید قرار داده، ما را به انتظار مثبت رهنمون می‏شود.
از سوی دیگر، پیامبر درون یعنی عقل، نیز تکلیف ما را کاملاً مشخص نموده است: 
الف) آیا می‏شود همه احکام و دستورهای الهی در دوران غیبت تا زمان ظهور، تعطیل و بدون متولی و مجری بماند؟ بدیهی است کسی بایستی عهده‏دار و حافظ شریعت الهی بوده و پناهگاه ایتام آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)باشد. بایستی به قدر توان کوشید و زمینه را فراهم کرد و عالم را برای آمدن حضرت مهیا نمود: ((‏فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه)). "32"
ب) برنامه امام زمان(علیه السلام )بسیار عالی، امّا دشوار است؛ زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند. از سوی دیگر، از روایات استفاده می‏شود که امام زمان(علیه السلام )و یارانش به وسیله جنگ و جهاد بر کفر و مادّیگری و بیدادگری غلبه می‏کنند و به واسطه نیروی جنگی، سپاه دشمن و طرفداران بی‏دینی و ستم را مغلوب می‏سازند.
با توجه به این دو مطلب، وظیفه مسلمانان این است که: 
اولاً: در اصلاح خود بکوشند و به اخلاق اسلامی آراسته گردند. وظایف فردی و احکام و دستورهای قرآن را عمل کنند.
ثانیاً: دستورهای اجتماعی اسلام را استخراج و بین خود به طور کامل اجرا کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند."33"
آری، منتظر مصلح، خود بایستی صالح باشد و کار بزرگ امام زمان(علیه السلام )انتظاری گسترده می‏طلبد و برنامه ریزی‏های کلان و جهانی: ((‏انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان‏شاءالله تهیه شود.))"34"
ونیزحضرت امام خمینی(ره) نتایج راچنین بررسی کرده و می‏فرمایند: اینی که می‏گوید حکومت لازم نیست معنایش اینست که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر می‏کند مملکت را که آن طرفش پیدانیست. آنی که می‏گوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند، همه به هم ظلم بکنند برای این که حضرت بیاید، حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست‏سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد.» 
و در ادامه نیز اضافه می‏کنند که: «اینهایی که می‏گویند که هر علمی بلند بشود... خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف انتظار فرج است، اینها نمی‏فهمند چی دارند می‏گویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند، نمی‏دانند دارند چی چی می‏گویند، حکومت نبودن یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، بر خلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض می‏کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‏زدیم برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست، و این نفهم‏ها نمی‏دانند دارند چی می‏گویند.» 
حضرت امام قدس‏سره، در پایان بررسی دیدگاههای یادشده، دیدگاه خود در باب مفهوم انتظار فرج را بصراحت مطرح کرده و می‏فرمایند: «البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی‏توانیم بکنیم، اگر می‏توانستیم می‏کردیم اما چون نمی‏توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است، شما یک نقطه هستید در عالم، عالم پر از ظلم است، ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی‏توانیم بکنیم، چون نمی‏توانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند، اما ما باید فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب اینست که کار را نزدیک بکنیم، کا را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت(ع)» 
فرمایش امام راحل یادآور این حدیث نبوی‏ (ص) است که: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه‏»."35" 
با توجّه به آن‌چه در خصوص انتظار گفته شد، خوب است نگاهی دوباره به حدیث معروفی بیندازیم که می‌گوید ظهور در زمانی رخ می‌دهد که زمین پر از ستم شده باشد که این حدیث چگونه با مباحث پیشین قابل جمع است. می‌توان چنین گفت: 
اوّلاً پر از ظلم شدن، از علایم ظهور است نه از علل ظهور. در واقع‌، شرح مذکور که می‌گفت باید به شیوع ظلم کمک کرد، از این پندار ناشی بوده که شیوع ظلم، علتِ ظهور است؛ ‌در حالی که علّت ظهور این است که مقدّمات ظهور (همان مشخّص شدن جبهه حق و باطل و تقویت جبهه حق) آماده شده باشد. برای این‌که تفکیک مفهوم علامتِ شی و علّت شی بهتر مشخّص شود می‌توان از این تمثیل استفاده کرد. 
فرض کنید در یک ایستگاه قطار، تابلویی درست کرده‌اند که یک دقیقه قبل از ورود هر قطار به ایستگاه، آمدن آن را اعلام می‌کند، و البتّه بعد از این اعلام، قطار می‌آید. در این‌جا این اعلام، علامت آمدن قطار است نه علت آمدن قطار، و اگر ما بخواهیم به آمدن قطار کمک کنیم، باید به موتور محرّک قطار بیندیشیم، نه به دست کاری کردن در تابلوِ مذکور. ما هر قدر تابلو را تغییر دهیم، به خودی خود تأثیری در آمدن قطار ندارد. 
بحث شیوع ظلم نیز این گونه است و از این‌گونه علامت‌ها که خودشان علّت نیستند، در خصوص ظهور موارد متعدّدی گفته شده است؛ نظیر مثلاً آمدن دجال. همان طور که معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، بگردیم یک نفر به نام دجال بیابیم و از او حمایت کنیم که اقدامات خاصی را انجام دهد، به همین ترتیب معنا ندارد برای تعجیل در ظهور، به افزایش ظلم بپردازیم. 
ثانیاً آن‌گونه که استاد مطهری هم متذکّر شده، در این حدیث تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم گروه مظلوم است و می‌رساند که قیام مهدی(عج) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر در حدیث گفته شده بود زمین را پر از ایمان و صلاح و توحید می‌کند، بعد از این‌که پر از کفر و شرک و فساد شده بود، مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت بود که می‌شد استنباط کرد که قیام مهدی موعود برای نجاتِ حقِّ از دست رفته و به صفر رسیده است، نه برای نجات گروه اهل حق ـ ولو به صورت یک اقلیت. (مطهری، 1371: ص 66). 
ثالثاً به نظر می‌رسد با توضیحاتی که در خصوص چگونگی تقویت جبهه حق داده شد (این‌که وظیفه مهم، بالا بردن درک مردم درباره عدل و تشخیص حق از باطل است) می‌توان گفت: شاید مقصود از پر شدن زمین از ظلم، به اقتضای درک انسان‌ها باشد، نه به اقتضای افعال خارجی ظالمانه آن‌ها، یعنی شاید مقصود این است مردم به رشدی می‌رسند که دیگر درک می‌کنند جهان پر از ظلم است و دیگر ظلم را تحمّل نمی‌کنند و برای همین منتظر عدل می‌شوند. برای این‌که مسأله بهتر روشن شود می‌توان به تاریخ بشر نگاهی کرد؛ برای مثال مردم زمان فرعون در ظلمی بزرگ به سر می‌بردند؛ امّا می‌توان گفت: اعتراض جدّی‌ به این ظلم نداشتند و گویی که به آن وضع راضی بودند یا حتّی برای این‌که مقایسه بهتر شود اگر میزان ظلمی که در کلّ جهان حدود 50 سال پیش می‌رفت را با ظلم امروز مقایسه کنیم، شاید مقدارش بیش‌تر نشده باشد؛ امّا حسّاسیت مردم جهان به ظلم بیش‌تر شده است. جنایاتی که امریکا در ویتنام انجام داد، شاید به مراتب شدیدتر از جنایاتی باشد که امروزه در عراق مرتکب می‌شود؛ امّا اعتراض جهانی که امروزه به این جنایات می‌شود، در آن روز به آن جنایات نمی‌شد. 
رابعاً کنار این حدیث، احادیث دیگری نیز وجود دارد مبنی بر این‌که ظهور تحقّق نمی‌پذیرد، مگر این‌که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد؛ یعنی سخن در این است که هر دو گروه به نهایت کار خود می‌رسند نه این‌که فقط اشقیا به نهایت درجه شقاوت برسند. همان‌طور که در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام، به آن حضرت ملحق می‌شوند. معلوم می‌شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه‌‌هایی عالی وجود دارد که چنین گروهی را پرورش داده است. این خود می‌رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضاً اگر اهل حق از نظر کمّیت قابل توجّه نباشند، از نظر کیفیت ارزنده‌ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء. افزون بر این که از نظر روایات اسلامی، در مقدّمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیام‌های دیگر از طرف اهل حق صورت می‌گیرد که به طور قطع این‌ها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‌دهد و حتی در برخی روایات سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام مهدی ادامه می یابد."36"

نتیجه کلی از بحث انتظار 

از‌آن چه در باب انتظار فرج بیان شد، واضح گردید که: هرگاه معنا و مصداق انتظار چه از نظر ظاهری و چه از نظر قلبی، باشرایط و آداب خاصه اش در کسی محقق شد، به طوری که آثار و علائم آن آشکار باشد، پس عنوان نصرت و یاری به وجود مبارک حضرت حجت (علیه السلام)، بلکه نصرت به جمیع پدران بزرگوار ایشان، بلکه به جمیع اولیاء الهی تحقق یافته است.
و این نصرت هم نصرت و یاری است نسبت به قلب مبارکشان که هموم از آن برطرف می شود، و هم نسبت به وجود اقدس شان، که شدائد و بلیات دوران غیبت از ایشان دور می گردد، وهم نسبت به دوستان و شیعیانشان، هم در جهات اخروی و هم در جهات دنیوی ایشان، زیرا در همه ی آن جهات برای آنان فرج حاصل خواهد می شود.
پس به وسیله ی همین حال انتظار ـ هر چند امر فرج قبل از مرگ او واقع نشودـ در زمره انصار و یاوران واقعی آن حضرت محسوب خواهد شد.
بنابراین هرگاه بنده ای به اندازه توانایی خویش در نصرت و یاری امام زمان (علیه السلام) کوشش کند و فرج آن حضرت را انتظار کشد، چنین بنده ای درزمره ی یاوران آن حضرت قرار می گیرد، هر چند بر حسب مصالح و حکمتهای ظاهری یا پنهانی پروردگار، فرج آن حضرت تاخیر افتد"37"

پی نوشت : 

1--نگاهی دوباره به انتظار-مجید حیدری –بنیاد فرهنگی موعود-
2-عیون اخبار الرضا صفحه 372
3-مهدی موعود(عج) جلد 13 بحار ،محمدباقرمجلسی، ترجمه علی دوانی،دارالکتب الاسلامی
4-کتاب الغیبه،محمدبن ابراهیم نعمانی ،سید احمد خمری زنجانی،دارالکتب الاسلامیه
5- منتهی الامان شیخ ،عباس قمی ،هجرت
6-59 نکته درباره امام زمان (ع)نویسندگان سید علی حسینی ، تقی متقی، ناشرموسسه فرهنگی انتشاراتی شیعه چاپ ،اسوه 
7- انتظار در اندیشه امام خمینی-ابراهیم شفیعی سروستانی-موعود
8-انتظار پویا-محمد مهدی اصفی-بنیاد فرهنگی موعود
9- نیم نگاهی به انتظار در آیات و روایات –محمد باقر فقیه ایمانی
10- ارتباط معتوی با حضرت مهدی(عج)نویسنده: استاد حسین گنجی چاپ: سپهرمراکز پخش قم: انتشارات جمکران اتشارات بقیه الله موسسه فرهنگی انتشاراتی انصاری 
11-ظهور حضرت مهدی ازدیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان ،سید اسد ا... هاشمی شهیدی 
انتشارات مسجد مقدس جمکران ،تحقیق-تصحیح و ویرایش: واحد تحقیقات مسجد جمکران
12-تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه شناسی حس عبدی پور –بنیا د فرهنگی حضرت مهدی موعود-
1،12- کتاب افتاب ولایت تدوین محمد باقر حیدری و ایت الله محمد تقی مصباح یزدی ،ناشر: قم – مرکز انتشارت موسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره ) ،چاپ صدف
13-59 نکته درباره امام زمان (ع) نویسندگان کسید علی حسینی – تقی متقی ناشر: موسسه فرهنگی انتشاراتی شیعه چاپ: اسوه
14-. برگرفته از صحیفه امام، پاییز 1378، چاپ اول، ج 21، ص 13-14.
15- انتظار در اندیشه امام خمینی-ابراهیم شفیعی سروستانی-موعود
16- نعمانی، الغیبه، باب 15، ص 285.
17- انتظار در اندیشه امام خمینی-ابراهیم شفیعی سروستانی-موعود
18- طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 317
19- نیم نگاهی به انتظار در آیات و روایات –محمد باقر فقیه ایمانی
20- سید رضا صدر، راه مهدی، ص 87 و 88.
21- انتظار در اندیشه امام خمینی-ابراهیم شفیعی سروستانی-موعود
21،1-جاذبه ودافعه حضرت علی(ع)-شهید مطهری
21،2-قیام وانقلاب مهدی(عج)- شهید مطهری
22- صدوق، کمال‏الدّین و تمام النعمه، ج 2، باب 23، ما اخبر به الصادق(علیه السلام )عن وقوع الغیبه، حدیث 32، ص 346.
23- سید بن طاووس، الطرائف، ج 2، ص 344.
24- شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج 7، ماده قم ، ص 7؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 57 ، ص 216، باب 36.
25- صحیفه امام، ج 21، ص 16 و 17 با اندکی تصرف
26- همان، ص 16، با اندکی تصرف
27- صحیفه نور، ج 18 ، ص 195
28- امام خمینی، ولایت فقیه، انتشارات ناس، چاپ اول، ص 53 و 54
29- . همان، ص 26 و 27.
30 . همان، ص 54.
31. (اما و الذی فلق الحبه وبرأ النسمه، لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الاّ یقارّوا علی کظَّه ظالم ولاسغب مظلوم، لالقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکأس اوّلها...؛ سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمی‏کردند و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می‏ساختم، و آخر خلافت را به کاسه اول آن سیراب می نمودم ...) نهج البلاغه ، خ 3.
32. اربلی، کشف الغمه، ج 2، باب 5، ص 477.
33. امینی، دادگستر جهان، ص 251.
34. صحیفه امام ، ج 8، ص 274.
35- انتظار در اندیشه امام خمینی-ابراهیم شفیعی سروستانی-موعود
36- مهدویت و انتظار در اندیشه مطهری-حسین سوزنچی
37-- نیم نگاهی به انتظار در آیات و روایات –محمد باقر فقیه ایمانی

منبع: کمیته علمی همایش بین المللی دکترین مهدویت